اوضاع س.ی.ا.س.ی ایران

حکومت ایران به دنبال چیست؟

هربار که به ایران نگاه می‌کنم قلبم میگیره که آخه چرا، ... ایران چرا؟ میگم خدا رو شکر که ازش اومدم بیرون، بعدش سریع میگم به خودم که تو خجالت نمیکشیو از اینهمه خودخواهی؟ چرا جوونای دیگه خودشونو به کشتن میدن ولی تو ساده‌ترین راه رو انتخاب کردی، درس خوندن و رفتن! اما دوباره یاد مادرم می‌افتم که حتی از گذاشتن یه لینک سیاسی توی فیس بوک هم دلشوره میگیره... اما خب، اصل مطلب :

به نظر من از همه مهم‌تر اینه که در شرایط کنونی ما سعی کنیم بفهمیم که بسیجی‌ها و حکومتی‌ها چگونه فکر می‌کنند. می‌خوام سعی کنم افکار اونها رو دسته‌بندی کنم:

1) اینها شدیداً به امام زمان اعتقاد دارن. (اسلام اینها خیلی باحاله، توش دروغگویی و آدمکشی در راستای حفظ اسلام جرم که نیست، ثواب هم داره... واسه این حرف هم یه عالمه حدیث و سیره نبوی واسه خودشون دارن که معلوم هم نیست از کجا آوردن ...که اگه لازم باشه میشه رو کرد....)

2) فکر می کنن که برای ظهور امام زمان باید یه کاری انجام بدن، به قول خودشون، امام منتظر ماست که به سمتش بریم، نه اینکه ما منتظر اون باشیم.

3) خوب وقتی نگاه اینطوری باشه، مسئله ابعاد بین المللی پیدا می کنه، و هدف نه فقط داخل ایران بلکه کل دنیا میشه.

4) از نگاه اونها، دشمن شماره یک آمریکا و اسرائیل هستند، و حتی حمله آمریکا به خاورمیانه رو به این دلیل می دونن که آمریکایی ها تحلیل دارن سر قضیه امام زمان، و می خوان که جلوی ظهور اون رو بگیرن.

5) اما منتها نکته اینجاست، که بعد از اومدن احمدی نژاد و به دلیل ثروتمند و قدرتمند شدن سپاه، اعتماد به نفس اینها از نظر جهانی بسیار بالا رفته... به خصوص بعد از جنگ 33 روزه لبنان و قضیه غزه اینها رسماً خوشون رو بسیار قدرتمند می دونن.

6) حالا فرض کنین از نظر اونها همه چیز بر وفق مراده، چرا؟ خوب، سپاه ایران از نظر تسلیحاتی بهترین شرایط رو داره، از نظر توان نظامی بسیار بالاست. احمدی نژاد هم با برخورد شدیدی که با دنیا راه انداخته باعث افزایش اعتماد به نفس حکومت ایران شده، به طور همزمان آمریکا و انگلیس هم از موضع ضعف با ایران برخورد میکنن.

7) وقتی قضیه اینقدر اعتقادی باشه، و احمدی نژاد و رهبری خودشون رو در راه امام زمان ببینن، دیگه مسائل اقتصاد و فرهنگ و سایر مسائل از اهمیت بسیار کمتری برخوردار میشه.

8) حالا تو این شرایط انتخابات برگزار میشه، تمام سعی احمدی‌نژاد در اینه که القا کنه که طرفداران جنبش سبز طرفدار آمریکا، نظام اشرافی ایران (رفسنجانی) و طرفدار آزادی‌های جنسی هستند! (به همین سادگی و احمقانگی – من خودم هزار دفعه اینو از دهن بسیجی‌ها شنیدم) حالا از نظر اونها اگر جناح موسوی پیروز میشد، دوباره ایران به موضع ضعف خودش از نظر سیاست بین المللی دچار میشد و ایران از موضع قدرت خارج میشد، و سپاه ایران توانایی قدرتمند سازی خودش رو نمی داشت (که این مورد یکی از اهداف مهم رهبریه – نظامی کردن عرصه قدرت) تا بتونه با ابر قدت های جهانی برابری کنه.

9) در این شرایط واجب به نظر می‌رسه که برای حفظ روند قدرتمند‌شدن ایران، این دولت حفظ بشه و سایر ماجرا...

حالا چرا اینها با مردم بعد از انتخابات اینطوری برخورد میکنن؟

10) از نظر اینها مردمی که به خیابون ها میان، یا می خوان که پای قدرت های بیگانه رو باز کنن، یا اینکه انقدر احمقن که به تحریک رسانه‌های خارجی اومدن، یا اینکه یه عده منحرف جنسی هستند، بنابراین کشتن و سرکوب کردن اینها هم در راستای همون رسیدن به حکومت امام زمانیه و واجبه....

دیگه حوصله توضیح واضحات ندارم، اما اینو بگم که شرایط ایران فقط با تغییر تدریجی و برگشت بسیجی‌ها و سپاهی‌ها و شکاف بین ارکان حکومت رخ میده. مشکل بسیار سهمگین تر از این حرفاس! حالا حالاها تلاش‌ها باید کرد.......